چون سختى به نهایت رسد ، گشایش در رسد ، و چون حلقه‏هاى بلا سخت به هم آید ، آسایش در آید . [نهج البلاغه]

معشوق

 
 
سلام دوباره(پنج شنبه 87 آبان 30 ساعت 3:24 عصر )

دوست دارم

 

اگه بگم که قول می دم تا همیشه باهات باشم

 

اگه بگم که حاضرم فدای اون چشات بشم

 

اگه بگم توآسمون عشق من فقط تویی

 

اگه بگم بهونه ی هر نفسم تنها تویی

 

اگه بگم قلبمو من نذر نگاهت می کنم

 

اگه بگم زندگیمو بذر بهارت می کنم

 

اگه بگم ماه منی هر نفس راه منی

 

اگه بگم بال منی لحظه ی پرواز منی

 

میشی برام خاطره ی قشنگ لحظه ی وصال؟

 

میشی برام باغبون میوه های تشنه وکال؟

 

میشی برام ماه شبای بی سحر؟

 

میشی برام ستاره ی راه سفر؟

 

ولی بدون هرجا باشی یا نباشی مال منی

 

بدون اگه برای من هم نباشی عشق منی

 

برای سعادت شبا شعرامو من داد می زنم

 

برای خوشبختی تو خدا رو فریاد می زنم

 

گفتم این و بنویسم که دوست دارم عزیزم

 

بیشتر از تو می دونم من که تو اینو نمی دونی....

 

 



 
لیست کل یادداشت های وبلاگ?
 




بازدیدهای امروز: 2  بازدید

بازدیدهای دیروز:1  بازدید

مجموع بازدیدها: 7518  بازدید


» اشتراک در خبرنامه «